پازند، تفسیری متفاوت از دین زرتشتی

ناگفته‌هایی از دین زرتشتی

پازند، تفسیری متفاوت از دین زرتشتی

ناگفته‌هایی از دین زرتشتی

گوشتهای حلال در بیان استاد مزداپور

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۳۰ ق.ظ

بانو کتایون مزدا پور در جمع بندی جامعی از روایات زرتشتی درباره گوشتهای مجاز چنین گوید: «جانوران حلال گوشت را به دو گروه اهلی و غیر اهلی باید تقسیم کرد. صفت برای گروه نخستین خانگی و پرورشی و برای گروه دوم کوهی است؛ مانند گاو کوهی»[1].

«از دَر، یعنی باب هفتم فرهنگ پهلوی، که عنوان «چهارپا» دارد و نیز بندهش و گزیده‌های زاداسپرم و همچنین خسرو رهی و گاهی متن‌های فقهی و آثار پراکنده دیگر می‌توان چنین فهرستی را از جانوران حلال گوشت اهلی و شکاری به دست آورد:

اُشتر، به ویژه اُشتر جوان، گاو و به ویژه گوساله، که گوزن و گاو میش هم از آن سرده، یعنی «رده و گروه‌اند»، گوسفند که به دو گروه دنبه دار و بی دنبه تقسیم می‌شود، میش که شامل میش امروزی و گوسفند و البته بره است.

بز که خر بز یعنی غزال و آهوی و پازن یعنی بز کوهی و راک از انواع آن است، و نیز بزغاله و همچنین بزک و بز در سنوات مختلف عمر، خرگوش، خوک، که پیه و گوشت آن آرامگر است و «خوک گراز» نیز خوانده می‌شود، هم خانگی است و هم گراز که وحشی است و هم بچه خوک[2] و سرانجام گورخر و گور»[3].

از میان جانوران دریایی «ماهی و انواع آن، و نیز میگو البته آن را برای نهادن بر سر سفره میزد سزاوار ندانسته‌اند»[4]

«از میان پرندگان، گذشته از مرغ خانگی، و خروس که کشتن آن گناه است و غاز چکوک که احتمالا نوعی مرغابی وحشی است. غاز پرورده سخن به میان می‌آید، و کُلنگ جوان و چرز تیر ماهی یعنی هوبره پاییزی، کبکنجیر که باید نوعی دراج باشد، وُشم مرغ که بلدرچین است، اسفرود سنگ خوراک یا باقرقره و مرغابی، خشین سار و طاووس و دراج و کبک و تذرو و تیهو و نیز پرندگانی چون «سپید دم» و «سرخ پرک» که نمی‌دانیم چه هستند، بیشتر در خسرو رهی نام برده شده است»[5].

 

[1]- مزداپور، کتایون، 1393، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، در تاریخ جامع ایران، ج3، ص 207.

[2]- بر خلاف دیگر حیوانات که برای ذبح یا در مراسم قربانی از بچه آنها استفاده نمی‌شد اما بنا بر دادستان دینیک از بچه خوک هم می‌شد برای قربانی استفاده کرد. (قلی زاده، خسرو، 1392، دانشنامه اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته، ص 119-120).

[3]- مزداپور، کتایون، 1393، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، در تاریخ جامع ایران، ج3،ص 207-208.

[4]- همان، ص 209.

[5]- همان، ص 209-210.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۲۸
غلامرضا نوادری