قربانی حیوانی در زمان هخامنشیان به روایت گزنفون
مراسم قربانی طبق گزارش گزنفون چنین است «عموم پارسیان در طرف راست و متحدین در سمت چپ قرار داشتند. در دو طرف راه به فواصل معین ارابههاى جنگى در یک صف طولانى قرار گرفته بودند. ناگاه در سکوت ممتد و عمیقى درهاى بزرگ قصر باز شد. و چهار گاو بزرگ و بسیار زیبا که بایستى در معبد قربانى شوند بیرون آمدند. دنبال حیوانات موبدان که باید آنها را قربانى کنند خارج شدند- در پارس رسم است که قربانى باید به دست موبدان انجام گیرد- متعاقب موبدان اسبانى که باید به افتخار آفتاب قربانى شوند و سپس ارابه سفیدرنگ پر از گل و ریاحین به قصد معبد، و پشت سر آن ارابه سفید دیگرى پر از گل به افتخار خورشید جهانتاب، و بالاخره ارابه سومى که اسبان آن با پارچههاى ارغوانى پوشیده شده بود، و متعاقب آن موبدان که هریک مجمر آتش مصرى به دست داشتند خارج شدند»[1].
گزنفون در موارد زیادی به تقدیم قربانی از سوی کورش و همراهان وی اشاره میکند برای نمونه گوید: کورش هنگام ساخت بارو در سرحدات ارمنستان و کلدانیان «به قربانى و نیاز مشغول شد»[2].
کورش در هنگام حمله به سپاه آشوریان و کرزوس «فرمان داد به درگاه خداى بزرگ و خدایان دیگر قربانى نمایند و از آنان طلب یارى نمود»[3].
گاداتاس در سرزمینهای تحت سلطه خود به یمن ورود کورش «مقدار زیادى خوراک و حیوان براى ذبح و قربانى تقدیم کرد»[4].
کورش پس از مرگ آبراداتس در هنگام تشییع جنازه وی «فرمان داد گلهداران گاو و گوسفند فراوان به آن محل منتقل نمایند تا بر سر مزارش قربانى کنند»[5].
کورش «براى تعلیم مقررات پرستش، موبدان را مأمور ساخت و خود هرروز قبل از طلیعه آفتاب اول کسى بود که صمیمانه و خالصانه رو به درگاه خدایان مىآورد و به عبادت و پرستش مبادرت مىورزید، هرروز قربانى مىکرد و ستایش امشاسپندى را که موبد معین نموده بود بهجا مىآورد. این رسوم هنوز در دربار شاهنشاهان ایران معمول و متداول است. ایرانیان نیز همه به تبعیت از پادشاه خود هرروز به عبادت مىپرداختند و مسئلت مىکردند که آنان نیز در زندگانى خود به مانند پادشاه مؤید باشند»[6].
بنا به گفته آریان پس از مرگ کورش و دفن پیکر او مغان به نگهبانی از مقبره او پرداختند و «از شاه روزانه یک گوسفند و جیره آرد و شراب دریافت میکردند و هر ماه اسبی به منظور قربانی کردن برای کورش به آنان داده میشد(کتاب 6، فصل 29، بند 7)»[7].